کد مطلب:319186 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256

قیامت رستاخیز بزرگ از نظر قرآن
بشرحیكه گذشت مسأله ی معاد و بازگشت و دار آخرت از اصول ثابته ی ادیان حقه و از شرائط عامه ی شرایع الهیه است، دین بدون معاد دین نیست، و قول به انكار معاد و یا تأویل آن به امور دیگر خود بخود باطل و بطلان آن بدیهی است، و حقا میتوان گفت كه اگر مراد از قیامت همان باشد كه باب و بهاء گفته اند، هیچگاه كسی اجبار و الزام بعبودیت خدا و اطاعت از مقررات دین نخواهد داشت، و امید بپاداش و ترس از كیفر مؤثرترین داعی قلبی برای سوق مردم بسوی منهج دین و انجام تكالیف و رعایت نظام اجتماع و حفظ حقوق فردی و اجتماعی و تأمین امنیت و عدالت عمومی می باشد و هر گاه این قید از دست و پای مردم برداشته شود نتیجه همان خواهد بود كه امروز علنا در جوامع بی بند و بار و فاسد جهان به اصطلاح متمدن، مشاهده میكنیم، و اگر چنین باشد كه بهائیه گویند، فریاد و افسوس اولیاء حق از خوف دوزخ و كیفر آخرت بیجا و
یاوه بوده است.

«ضرار بن ضمره ی ضبابی» (از خواص و نیكان اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام) گوید كه: «علی (ع) را در مكان عبادتش دیدم هنگامیكه شب پرده های تاریكی گسترده و آن حضرت در محراب عبادت ایستاده محاسن شریف را در دست گرفته مانند مار گزیده بخود می پیچد و میگرید، مانند گریستن اندوه رسیده و می فرمود: «ای دنیا ای دنیا، از من بگذر، آیا خود را بمن عرضه می كنی و می نمائی؟ یا بمن شوق داشته مرا خواهانی؟ نزدیك مباد هنگام تو، و چه دور است آرزوی تو، دیگری را بفریب كه مرا بتو نیازی نیست و تو را سه بار طلاق گفته ام كه در آن بازگشت نیست، پس زندگانی تو كوتاه و اهمیت تو اندك و آرزوی تو پست است آه از كمی توشه و درازی راه و دوری سفر و سختی و رودگاه». علی علیه السلام خود درباره ی بهشت و نعیم آخرت فرموده: «اگر بدیده ی دل به بینی آنچه برای تو از بهشت وصف می شود، هر آینه نفس تو دوری می كند از آنچه در این دنیا است، از خواهش ها و خوشی ها و آرایشهای آن كه در نظر جلوه گر است، و با تأمل و اندیشه سر گردان ماند در صدای بهم خوردن برگهای درختانیكه بر كنار جویهای بهشت ریشه های آن ها در تل های مشك پنهان است و در آویزان بودن خوشه های مرواریدتر و تازه در شاخه های نازك و ستبر و در نمایان شدن آن میوه های رنگارنگ در پوست شكوفه های آن درختها كه بی رنج چیده شود و طبق آرزوی چیننده در دسترس قرار می گیرد، و برای اهل بهشت در جلوی كاخهای آن عسل های پاك پاكیزه و شربتهای تصفیه شده
میگردانند، اهل بهشت گروهی هستند كه پیوسته عطا و بخشش الهی شامل حالشان می باشد، تاآنگاه كه در سرای همیشگی فرود آیند و از انتقال و سفرها ایمن و آسوده گردند، پس ای شنونده اگر دل خود را مشغول كنی (اندیشه نمائی) به آنچه ناگاه بتو رسد از مناظر شگفت آور، هر آینه برای شوق رسیدن به آنها جان از تنت بیرون رود، و بجهت شتاب برسیدن به آن مناظر از همین مجلس من، بهمسایگی اهل گورستان خواهی رفت، خداوند از روی فضل و مهربانیش ما و شما را در زمره ی كسانی قرار دهد كه از سوید ای دل برای رفتن بمنزل های نیكوكاران سعی و كوشش می نمایند.»

نهج البلاغه.

و باز آن حضرت درباره ی قیامت و كیفر پروردگار در آن جهان فرماید: «تا وقت آنچه خداوند درباره ی مردم تعیین نموده بسر آید و مقدرات عالم پایان یابد و آخر خلائق به اول آن ها ملحق گردد، و فرمان خداوند برای تجدید خلق (حشر مردگان) كه به آن اراده می نماید برسد، آسمان را بحركت آورده بشكافد و زمین را منقلب نموده متزلزل گرداند، و كوه ها از جا كنده پراكنده سازد و از هیبت و ترس و جلالت و عظمت و غلبه ی خداوند بعضی از آن كوهها بر بعضی دیگر كوبیده شود و بیرون آورد هر كه در زمین است، پس آنان را بعد از فرسودگی نو گرداند و اجزائشان را پس از پراكندگی گرد آورد، سپس آن ها را از هم جدا میسازد برای آنچه كه اراده میفرماید از سوآل و پرسش اعمال و كردار پنهانی آنان و ایشان را دو دسته نموده، دسته ای را نعمت عطا می كند و از دسته ای
انتقام می كشد، اما پاداش اهل طاعت را در جوار رحمتش قرار داده و در بهشت جاودانی خود جای می دهد، بهشتی كه داخل شوندگان در آن خارج نشوند و تغییر حال به ایشان رخ ندهد، و ترسها به آنان رو نیاورد و به - بیماریها مبتلا نگردند و خطرها عارضشان نشود و سفرها آنها را تغییر ندهد و از جائی بجائی نبرد.

و اما كیفر اهل معصیت آنستكه آنان را در بدترین جائی وارد سازد و دستها را بگردنشان ببندد و موهای پیشانیشان را بقدم ها پیوسته گرداند، و پیراهنهائی از قطران و جامه های آتش سوزان به ایشان بپوشاند در عذابی باشند كه گرمی آن بسیار سوزنده باشد، در خانه ای كه در را بر وی اهل آن بسته باشند، در آتشی هستند بسیار سوزان و با غوغا دارای زبانه كشیده و صدای ترساننده، مقیم در آن آتش بیرون نرود و از اسیر و گرفتار آن فدیه قبول نمی شود، و غلها و بندهای آن نمیشكند. مدتی برای آن نیست تا بنهایت رسد، و نه زمان معینی برای ساكنان آن باشد تا بسر آید، انتهی» «اللهم انا نعوذمنها برحمتك التی سبقت غبضك» این بود بیان بزرگترین شاگرد مكتب اسلام و امام امت و من عنده علم الكتاب درباره ی قیامت و دار جزا، و اینك نمونه هائی از آنچه قرآن در این باره فرماید:

سوره ی حج - «بنام خداوند بخشاینده ی مهربان، ای مردم بترسید از پروردگارتان بدرستیكه زلزله ی قیامت چیزی است بزرگ، روزی كه خواهید دید آنرا (كه) غافل شود در آنروز هر شیر دهنده از آنچه شیر داد، و مینهد هر بار دارای حمل خود را، و مردمان را مست بینی و آنان مست نیستند،
بلكه كیفر خدا سخت است، كسانی كه كافر شدند بریده می شود برای ایشان جامه ها از آتش و از روی سرشان آب گرم ریزش می كند كه میگذارد به آن آنچه در اندرون های آنان است و پوستهاشان را، و برای آن هاست عمودها از آتش هر گاه اراده نماید كه از آن (دوزخ) بیرون روند از اندوه باز گردانیده شوند در آن (و مخاطب شوند) بچشید عذاب آتش سوزان را.

بدرستی كه خداوند آنان را كه گرویدند و كارهای شایسته نمودند در بهشت هائی كه از زیر آن ها نهرها جاری است در آورد میآرایند (آنانرا) در بهشت از دستبندهای زر و مروارید و پوشش آنان حریر و پرنیان است.»

سوره ی زمر آیه ی 61 - «و روز باز پسین خواهی دید آنان را كه بر خدا دروغ بستند رویهاشان سیاه شده، آیا نیست در دوزخ جایگاهی متكبرانرا. آیه ی 62 - و میرهاند خدا آنان را كه پرهیزكار شدند، بموجب رستگاری آنها، نرسد آنان را بدی و اندوهناك نگردند.»

سوره ی جاثیه آیه ی 6 - «وای بر هر دروغگوی گناهگار، میشوند آیتهای خدا را كه خوانده می شود بر او، سپس اصرار میورزد در حال استكبار كه گویا نشنیده آنرا، پس مژده ده او را بكیفر دردناك، و چون بداند از آیات ما چیزی را میگیرد آن را به استهزاء، برای آن گروه است عذاب خوار كننده، از پیش رویشان دوزخ است و كفایت نمیكند از ایشان آنچه بدست آوردند چیزی را و نه آنچه گرفتند از غیر خدا دوستان،
و از برای آنان كیفر بزرگی است، اینست هدایت و از برای كسانیكه كفر ورزیدند بپروردگارشان كیفری است از عقوبتی دردناك.» سوره ی لا اقسم - «بنام خداوند بخشاینده ی مهربان، سوگند یاد نمیكنم بروز قیامت، و سوگند یاد نمیكنم به نفس ملامت كننده، آیا میپندارد انسان كه استخوان های او را گرد نخواهیم كرد، آری توانائیم كه مستوی گردانیم انگشتان او را، بل آدمی میخواهد كار ناپسند كند در پیش آمدش می پرسید كه چه وقت باشد قیامت، پس چون خیره گردد چشم و تیره گردد ماه، و جمع گردد ماه و آفتاب، گوید انسان در آن روز گریزگاه كجاست؟ نه چنین است پناهی نیست بسوی پروردگار تست در آن روز جای قرار، خبر داده شود آدمی در آن روز به آنچه پیش فرستاده و تأخیر انداخت، بلكه آدمی بر خودش بیناست و اگر چه القا كند عذرهایش را.»

سوره ی و الطور - «پس وای در آن روز بر تكذیب كنندگان آنها كه در فرور فتنشان (در گمراهی) بازی می كنند، روزیكه به زجر در آتش دوزخ افكنده شوند اینست آتشی كه تكذیب آن می نمودید، آیا این سحر است یا شما نمی بینید؟ در آئید در آن (اصلوها) شكیبا باشید یا شكیبا نباشید یكسانست بر شما، جزا داده نمی شود مگر آنچه را كه بجا می آورید، پرهیزگاران در باغات و نعمتند و متنعم به آنچه داد پروردگارشان به آنها، و نگاهداشتشان از عذاب دوزخ، بخورید و بیاشامید، گوارا باد شما را بپاداش آنچه بجا آوردید، تكیه زدگان بر سریرهای بهم پیوسته و جفت گردانیم آنان را با حوران فراخ چشم.»
سوره ی (ق) آیه ی 29 - «روزی كه گوئیم دوزخ را آیا پر شدی، و گوید آیا هیچ زیادتی است و نزدیك كرده شد بهشت برای پرهیزگاران، نه دور اینست آنچه وعده كرده می شدید برای هر بازگشت كننده ی نگاهدارنده، آنكه ترسید از خدای بخشنده بتنهائی، و آمد با دلی بازگشت كننده، داخل شوید در بهشت بسلامتی، اینست روز جاودانی، برای آن هاست آنچه بخواهند، در بهشت و نزد ماست بیشی، بشنو روزی كه منادی ندا كند از جائی نزدیك، روزی كه می شنوند فریاد را، براستی آن است روز خروج، ما زنده می كنیم و می میرانیم و بسوی ماست بازگشت، روزی كه شكافد زمین از آنان، شتابندگان آن حشری است بر ما آسان.»

سوره ی یس آیه ی 77 - «آیا ندید انسان كه ما او را از منی آفریدیم، پس او ستیزه جوی آشكاری است و برای ما مثلی زد و فراموش كرد آفرینش خود را، گفت چه كسی زنده میگرداند استخوان های پوسیده را؟ بگو (ای پیغمبر) زنده میكند آنكه نخستین بار آن ها را آفرید، و او بهر آفرینشی داناست.»

صرفنظر از حكومت عقل و دلالت وجدان و فطرت بر وجود معاد و دار پاداش، آیات شریفه ی قرآن كریم و فرمایشات امنای وحی. پروردگار بیش از هر مطلبی پس از توحید ناظر بمسأله ی معاد و روز بازگشت است و كمتر آیه ای در قرآن میتوان یافت كه بتصریح یا بتلویح، اشاره به مبدأ و معاد نداشته باشد، و عباد را تحریص بتحصیل بهشت و تحذیر از عذاب دوزخ ننموده باشد، و نقل آیاتی چند از قرآن و قسمتی از بیانات حضرت
امیرالمؤمنین (ع) (بشرح مذكور) برای اقناع منصفین و ایقان مرتابین كافی و حجت است، و برای عاقل بصیر مسخره تر از این سخن كه معاد را از دین بردارند چیزی نیست، و نگارنده آرزو دارد كاش نفوس مستعده از اهل بهاء كه حریت خود را نفروخته اند و هنوز در سرشت آنان مایه ی هدایت موجود، و در سراچه ی قلوبشان قبسی از انوار معرفت مشتعل است، سلاسل تقلید را از دست و پای خود برداشته و از حصار تاریكی كه داعیان امر بر گرداگرد آنان كشیده و آن ها را از حق محروم و محجوب ساخته اند خارج می شدند و آزادانه در مسیر خویشتن تحقیق می كردند، و اندشه می نمودند و درباره ی آنچه بنام دین به آن ها تحمیل گردیده تفرس میكردند، و از حضرت باری تعالی استعانت می جستند، تا نور هدایت الهی دلهاشان را روشن میساخت و ضلالات بر آنان آشكار می گشت و كژی ها و نادرستی ها را میدیدند، و همت می نمودند و مردانه در برابر ساخته های بهائیت می ایستادند و سایر همكیشان خود را از این وادی مظلم میرهانیدند، همچنان كه برخی این همت و فداكاری را نمودند و فائز شدند، این امید چندان دور نیست و موعد آن خواهد رسید، و بالاخره روزی مردانی آزاده از این طایفه به این آرزو جامه ی عمل خواهند پوشید. والله المستعان.